اینجا کسی است پنهان!

همچون خیال در دل...

بارون که میباره...

+ بشنویم از دنیا :)

 

 

 

۱ نظر ۲ موافق ۰ مخالف

پنداری عاشق شده ام :)

- مش قاسم! آدم چطور می فهمد که عاشق شده است؟

+ واللّه، بابام جان... دروغ چرا؟... اونکه ما دیدیم اینجوری است که وقتی خاطر یکی را می خواهی.. آن وقتی که نمی بینیش توی دلت پنداری یخ می بنده... وقتی می بینیش یک هُرمی توی دلت بلند میشه، پنداری تنور نانوایی را روشن کردند... همه چیز دنیا را، همه مال و منال دنیا را برای او می خواهی، پنداری حاتم طایی شدی... خلاصه آرام نمی گیری..

 

 

از کتاب دایی جان ناپلئون نوشته ایرج پزشکزاد

 

۱ نظر ۳ موافق ۰ مخالف

احساسات را جدی بگیریم!

توی این سال ها خیلی برام پیش اومده که دو تا از دوستام با هم بحث و دعوا داشته باشن و هر کس به اندازه سهم خودش از من توقع داره طرف اونو بگیرم. ولی من همیشه حرفم این بوده که من با هر دو طرف دوستم و این مسئله رو باید بین خودشون حل کنند. هرچند که همیشه حرف دو طرف رو شنیدم و گاهی پیش خودم قضاوت شون کردم اما خب سعی کردم تاثیری در روابط م باهاشون ایجاد نکنه. حالا که بهش فکر می کنم شنیدن همه اون بحث ها و جدل ها فقط برای من اینو داشته که دو طرف رو بیشتر بشناسم، اینکه هرکس روی چه مواردی حساسه، تو عصبانیت چیکار میکنه، از چه رفتار هایی ناراحت میشه و... 

 

اما این وسط به نظرم یه سری چیز ها هم نادیده گرفته میشه. من وقتی حرف های دو طرف رو می شنوم با خودم یا اگر طرفین ازم نظری بخوان به اون ها میگم که اگر تو فلان رفتار و نمیکردی یا دوست دیگرمون فلان حرف رو نمی زد شاید این بحث ها پیش نمیومد ... اما هیچ وقت به این توجه نمیکنیم که یه سری احساسات این وسط نادیده گرفته شده.. اون دوستمون اگر اون حرف رو نزده شاید در اون لحظه احساس کرده باعث ناراحتی میشه یا با خودش فکر کرده من کوتاه بیام و... از این قبیل احساس ها و فکرها که اکثر ماها، در بحث های مون با دیگران، با خودمون داریم. 

 

واسه همینه که ما نمیتونیم در مقام قضاوت قرار بگیریم. و اصلا نمیتونیم لحظه ای خودمون رو جای دیگری قرار بدیم. احساساتی که در آدم ها شکل می گیره، حاصل هزار تا اتفاق و رویداد در گذر زمانِ که ما شاهد هیچ کدوم نبودیم و نمی تونیم توضیحی که یک نفر برای دفاع از خودش توی دعوا میده رو درک کنیم. اما... اگر درک کنیم احساسات آدمی چقدر حوزه نفوذش در تصمیمات زیاده، راحت تر برخورد میکنیم با اتفاقاتی که اطرافمون میوفته و کمتر ناراحت می شیم و کمتر توقع خواهیم داشت.

۱ نظر ۲ موافق ۰ مخالف

مهربان باشیم، با هرکسی که درگیر نبرد سختیه...

 

 آگی نمی تونه ظاهرش رو تغییر بده؛ پس شاید ما بتونیم نوع نگاه مون رو عوض کنیم...

 

 

از فیلم Wonder

 

۱ نظر ۲ موافق ۰ مخالف

بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود...

بغلم کن که خدا دورتر از این نشود...

 

 

+ با هم بشنویم :)

 

 

۱ نظر ۲ موافق ۰ مخالف

شرح در متن!!!

گفتند: مرد به خدای کی رسد؟

گفت: ای مسکین! هرگز رسد.

 

 

از کتاب تذکره الاولیاء نوشته عطار - ذکر بایزید بسطامی

۲ نظر ۳ موافق ۰ مخالف

خدا یار تو باشد در دو عالم

از فتوت نامه عطار خواندم:

 

چو سختی پیشت آید کن صبوری 

در آن حالت مکن از صبر دوری

 

بنعمت در، همی کن شکر یزدان

چو محنت در رسد صبر است درمان

 

پ ن: صبر، چاره این روزها...

 

+ بشنویم از محمدرضا شجریان[به مناسبت بزرگداشت عطار]

 

 

۰ نظر ۱ موافق ۰ مخالف

شبیه اینکه یکی بهت بگه "حواست کجاست؟ "

توالی چند رویداد، تصویری از آینده رو در ذهنم ساخت که خیلی دوست داشتنی بود. هرچند فقط تصویر دوست داشتنی بود؛ حسی که بهم می داد، غربت عجیبی داشت. شبیه کسی که همه چیز رو ترک می کرد... حتی خودش رو. غمگین بود... تنها بود... ولی دوست داشتنی بود... 

 

 

۰ نظر ۱ موافق ۰ مخالف

جنگ...

جنگ دیگر مانند دهه های اول قرن بیستم، مبارزه ای نابود کننده و خطرناک نیست، بلکه یک نوع قدرت نمایی است بر سر اهداف محدود بین رقبایی که هیچ یک توانایی نابودی دیگری را ندارد، و نه هیچ دلیل موجه یی، و نه تفاوت های عقیدتی عمیقی برای توجیه آن وجود دارد. با این همه، این موضوعات نه از خشونت جنگ و نه نگرش های غالب درباره ی جنگ کم می‌کند و نه به آن ها ویژگی انسانی تری می دهد. برعکس، جنون جنگ در تمام کشورها ادامه دارد و اعمالی مانند، چپاول، کشتار کودکان، کوچک کردن شانِ انسان تا حدِ بردگی و اقدامات انتقام جویانه نسبت به زندانیان که به زنده زنده جوشاندن و سوزاندن هم رسیده است، دیگر امری طبیعی به شمار می آید که اگر از سوی خودی ها صورت گیرد، حتی ارزشمند تلقی می گردد.

 

از کتاب 1984 نوشته جرج ارول ترجمه سیروس نورآبادی

 

پ ن: جنگ، زوال است. همین.

و زوال یعنی [اضمحلال، افول، انحطاط، انحلال، انقراض، انهدام، بطلان، ستردگی، سقوط، عدم، محو، مرگ، نابودی، نسخ، نقص، نقصان، نیستی، هلاک]

جنگ، همه این هاست...

۰ نظر ۲ موافق ۰ مخالف

الهی و ربی من لی غیرک ؟!

وَ کُنِ اللّٰهُمَّ بِعِزَّتِکَ لِى فِى کُلِّ الْأَحْوالِ رَؤُوفاً ، وَعَلَىَّ فِى جَمِیعِ الْأُمُورِ عَطُوفاً، إِلٰهِى وَرَبِّى مَنْ لِى غَیْرُکَ، أَسْأَلُهُ کَشْفَ ضُرِّى ، وَالنَّظَرَ فِى أَمْرِى؛

 

خدایا! با من در همه احوال مهر ورز و بر من در هر کارم به دیده لطف بنگر. خدایا، پروردگارا، جز تو که را دارم؟ تا برطرف شدن ناراحتی و نظر لطف در کارم را از او درخواست کنم؛

 

۱ نظر ۳ موافق ۰ مخالف
الهی!
مرا از دنیا هرچه قسمت کرده ای
به دشمنان خود ده
و هر چه از آخرت قسمت کرده ای
به دوستان خود ده

که مرا تو بسی...
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان