اینجا کسی است پنهان!

همچون خیال در دل...

کِی نوبت ما می رسه؟!

هر آدمی حق داره یه نفر رو توی زندگیش داشته باشه که علی رغم همه وجوه تاریک و ترسناک وجودش، خوبی ها و زیبایی هاشو ببینه 

این حداقل حقِ هر کسی از این زندگیه...

۱ نظر ۱ موافق ۱ مخالف

به کودک درونم (۲۰)

ماری یه کار کوچک کردن، بهتر از هیچ کاری نکردنه... 

۰ نظر ۰ موافق ۰ مخالف

یه چیزایی ذاتا قشنگن :)

+ راستش همیشه میخواستم لحظه ای که برای اولین بار به زبون میارم "دوست دارم" همه چیز استثنایی باشه، همه جزئیات... 

- لازم نیست همه چی استثنایی باشه تا اتفاقی که باید بیوفته؛ گفتن صادقانه ی این جمله به تنهایی هر لحظه ای رو استثنایی می‌کنه...

۰ نظر ۱ موافق ۰ مخالف

ابن مشغله و ابوالمشاغل؛ پدر و پسر!

خوندن زندگی نامه ، از این جهت حُسنه، که با تجربه هایی آشنا میشی که شاید توی مسیر زندگی تو هم اتفاق بیوفتن. حالا خوندن تجربیات شخصیِ فردی که توی همین فرهنگی زندگی کرده، که ما زندگی می کنیم؛ تو همین مملکت با همه مشکلاتش، با همه بالا پاییناش، با همه عرف های درست یا غطلش  و... نکته مثبتش اینه که شاید بهتر درکش کنیم، چون خیلی شرایط مون مشابه تره.

کتابی که می خوام معرفی کنم یه دوگانه است از نادر ابراهیمی، نویسنده کودک و نوجوان و البته گاهی بزرگسال. نادر توی کتاب اولش" ابن مشغله" ، از تجربیات کاری اش می نویسه، از شغل هایی که تغییرمیده، ازموانعی میگه که سر راه انسان موندن توی کار و زندگیش  قرار گرفته ، در واقع همه ی اون دو راهی هایی که ما هم، بعضی هاشو شاید با یه سر و شکل دیگه تجربه کردیم یا می کنیم. این کتاب از این جهت ارزشمنده که یه چیزایی به آدم یادآوری می کنه، که برای هر کسی متفاوته چون نگاه ما به زندگی  و تجربیات ما از زندگی متفاوته؛ به قول جرج ارول « بهترین کتاب ها آن هایی است که آنچه را که آدمی می داند به وی یادآوری می کند.»

کتاب دوم " ابوالمشاغل" سیزده سال بعد از کتاب اول نوشته شده و در ادامه کتاب اول است؛ باز هم تجربیات زندگی نادر اما با درک و فهم یک آدم میانسال، یک پدر! نادر در این کتاب، آخر هر فصل نظر پسر(ابن مشغله) را در مقابل نظر پدر می نویسه و این مقایسه ها و تغییر دیدگاه ها در اثر گذرسالیان و کسب تجربه ها به جذابیت های کتاب اضافه کرده است.

از متن کتاب:

ابن مشغله می گفت: « راهِ بسیار درازی در پیش است؛ بسیار دراز... در این راهِ طولانی، وقت، برای همه کار خواهی داشت، به قدر کافی، و اضافه هم خواهی آورد، آنقدر که دیگر ندانی با آن چه می توانی بکنی، و چه باید کرد... پس، خودت را خسته مکن، و از نفس مینداز!»

ابوالمشاغل می گوید:« راه، تنها زمانی بسیار دراز است که در ابتدای آن باشی، یا حتی در کمرکش آن. در پایان، به ناگهان، می بینی که یک لحظه بیشتر نبوده است و بسی کمتر از لحظه: یک قدم مورچگان. در حقیقت، این کوتاهی و بلندی راه نیست که مسأله ماست.مسأله، آن چیزی است که ما، در امتداد این راه، برای دیگران که ناگزیر از پی ما می آیند باقی می گذاریم تا که طی کردنش را مختصری مطبوع، گوارا، شیرین و لذت بخش کند. پس، حق است که خودمان را، اگر نه برای ساختن کاروانسراهای بزرگ و آب انبار های خنک، لااقل برای برپا داشتن یک سایبان کوچک، خلق یک بیت شعر خوب، روشن کردن یک چراغ ابدی و یا ضبط یک صدای مهربانِ «خسته نباشی» خسته کنیم، خسته کنیم و از نَفَس بیاندازیم... به حق که چه از نَفَس افتادن شیرینی است آن و چه خستگی غریبی...»

 

۰ نظر ۱ موافق ۰ مخالف

هست، همیشه هست!

+ یه اتفاقایی، یه حرفایی، یه چیزایی، برای همیشه با آدم می مونن... شاید کمرنگ بشن ولی فراموش نمیشن.

- ...

۰ نظر ۲ موافق ۰ مخالف

شاید بهار شروع خوبی باشه

امسال بوی بهار میاد... 

حس می کنید شما هم؟

۱ نظر ۲ موافق ۰ مخالف

به کودک درونم (19)

یه روزایی همه چی بر وفق مراده یه روزایی از همون صبح هیچی سرجای خودش نیست؛ یه روزایی هم مثل امروز پر از بالا پایینه اتفاق های های خوب کنار حال های بد ان... ماری! هیچوقت سعی نکن نشون بدی خوبی درحالی که نیستی... حس های بد اگر سرکوب بشن، ته نشین میشن و یه روزی یه جایی همه شون باهم سر باز میکنن ... جوری که تحملش خیلی سخته... اگه خوب نیستی خوب نباش... گریه ات میاد، گریه کن... گلایه داری بگو... نذار حس های بد ازت آدم بدی بسازن! همین الان همین لحظه خودتو رها کن از حال بد... با گریه، با حرف، با نوشتن، با هرچی... ولی رها کن.

۰ نظر ۲ موافق ۰ مخالف

زندگی با عشق چه زیباست!

از تجربه خودم میخوام بگم... سه سال پیش تصمیم گرفتم عاشقانه تر به جهان نگاه کنم... به درخت، به آسمان، به آدم ها، به ساختمان ها حتی و هرچیزی... اولش خیلی به نظرم مسخره میومد گاهی به خودم می خندیدم ولی ادامه اش دادم... و تقریبا هر روز یه عکس ثبت می کردم از یه قابی که حالم رو خوب کرده بود و سعی میکردم یه شعر مرتبط هم کنارش بنویسم... این قاب میتونست هرچیزی باشه... غروب خورشید، درختای پاییز، همهمه دانشجو ها توی صف سلف، ماهی گلی های دم عید، یه دسته گل رز، یه نمیکت خالی کنار دیوار کاهگلی، یه گلدون شعمدونی روی میز یه کافه، یه پیرمرد سالخورده با گاری باربری اش توی بازار وکیل شیراز، آسمون پر از ابر و  سایه هایی ساختمون ها روز زمین، کیوسک های تلفن همگانی قدیمی، تابلو های نئون نصفه نیمه مغازه های شلوغ شهر، شاخه انار آویز شده از دیوار همسایه توی کوچه و هرچیزی... 

از یه جایی دیگه فقط روزی یه قاب دوست داشتنی نبود... انگار که عادت کرده باشم، قشنگی های هرچیزی رو ببینم... انگار همه چی قشنگ تر شده بود... اون موقع و اون لحظه نمیدونستم چه اتفاق خوبی در من افتاده... تا اینکه خونه نشین شدیم به مدت زیاد و این عادت از من دور شد یا شایدم من دور شدم... چقدر دلم تنگه برای اون روزا...

 

 

کتاب " زندگی با عشق چه زیباست " رو شش ماه پیش شروع کردم؛ نه اینکه کتابی باشه که کند پیش بره نه! اتفاقا انقدر نثرش روون بود که خیلی راحت میشد خوندش و پیش رفت ولی این کتاب برای من از اون دسته کتاب هایی بود که دلم می خواست هر بخشی رو که می خونم، بهش فکر کنم و سرسری ازش رد نشم... 

این کتاب بهمون یادآوری می کنه باید به اتفاق ها و آدم های پیرامونمون عشق بورزیم، بی منت؛ و اینه که زندگی رو زیبا می کنه... نگاهمون رو تغییر میده و همه چیز انگار یه روی دیگه ای از خودشون رو نشون میدن که تا حالا ندیدیم... نویسنده بهمون تلنگر میزنه که خیلی از رفتار های ناخودآگاهمون با اطرافیان باعث اتفاقاتی میشه که نتایج نامطلوبی به دنبال داره و فقط کافیه یکم با خودآگاه مون با عشق رفتار کنیم تا جهان بهتری حداقل برای خودمون بسازیم. 

ما آدم ها خودمون رو اسیر قوانین و عرف های جامعه کردیم که ما رو از خود واقعی مون دور کرده... باید اول از همه با خودمون مهربون باشیم و این عشق رو به خودمون بدیم تا در وهله بعد بتونیم عاشقانه به جهان پیرامونمون نگاه کنیم... 

این کتاب خیلی خوب رفتار ها و کنش های ما آدم ها رو تحلیل کرده و راهکار های خوبی برای ایجاد و تقویت عشق توی زندگی هامون ارائه داده... منتهی برای عملی کردنش، هر آدمی به یکمی رهایی و دیوانگی و استمرار نیاز داره... ولی قطعا معجزه میکنه... 

 

اگر به دنبال قشنگ تر دیدن این دنیایید توی این همه زشتی و ظلم و نازیبایی، خوندن این کتاب و عمل به توصیه هاش رو بهتون پیشنهاد میکنم. این یک کتاب تخصصی در مورد عشق است.

 

 

پ ن: عاشق باشید و رها...

۰ نظر ۱ موافق ۰ مخالف
الهی!
مرا از دنیا هرچه قسمت کرده ای
به دشمنان خود ده
و هر چه از آخرت قسمت کرده ای
به دوستان خود ده

که مرا تو بسی...
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان