اینجا کسی است پنهان!

همچون خیال در دل...

بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود...

بغلم کن که خدا دورتر از این نشود...

 

 

+ با هم بشنویم :)

 

 

۱ نظر ۲ موافق ۰ مخالف

شرح در متن!!!

گفتند: مرد به خدای کی رسد؟

گفت: ای مسکین! هرگز رسد.

 

 

از کتاب تذکره الاولیاء نوشته عطار - ذکر بایزید بسطامی

۲ نظر ۳ موافق ۰ مخالف

خدا یار تو باشد در دو عالم

از فتوت نامه عطار خواندم:

 

چو سختی پیشت آید کن صبوری 

در آن حالت مکن از صبر دوری

 

بنعمت در، همی کن شکر یزدان

چو محنت در رسد صبر است درمان

 

پ ن: صبر، چاره این روزها...

 

+ بشنویم از محمدرضا شجریان[به مناسبت بزرگداشت عطار]

 

 

۰ نظر ۱ موافق ۰ مخالف

شبیه اینکه یکی بهت بگه "حواست کجاست؟ "

توالی چند رویداد، تصویری از آینده رو در ذهنم ساخت که خیلی دوست داشتنی بود. هرچند فقط تصویر دوست داشتنی بود؛ حسی که بهم می داد، غربت عجیبی داشت. شبیه کسی که همه چیز رو ترک می کرد... حتی خودش رو. غمگین بود... تنها بود... ولی دوست داشتنی بود... 

 

 

۰ نظر ۱ موافق ۰ مخالف

جنگ...

جنگ دیگر مانند دهه های اول قرن بیستم، مبارزه ای نابود کننده و خطرناک نیست، بلکه یک نوع قدرت نمایی است بر سر اهداف محدود بین رقبایی که هیچ یک توانایی نابودی دیگری را ندارد، و نه هیچ دلیل موجه یی، و نه تفاوت های عقیدتی عمیقی برای توجیه آن وجود دارد. با این همه، این موضوعات نه از خشونت جنگ و نه نگرش های غالب درباره ی جنگ کم می‌کند و نه به آن ها ویژگی انسانی تری می دهد. برعکس، جنون جنگ در تمام کشورها ادامه دارد و اعمالی مانند، چپاول، کشتار کودکان، کوچک کردن شانِ انسان تا حدِ بردگی و اقدامات انتقام جویانه نسبت به زندانیان که به زنده زنده جوشاندن و سوزاندن هم رسیده است، دیگر امری طبیعی به شمار می آید که اگر از سوی خودی ها صورت گیرد، حتی ارزشمند تلقی می گردد.

 

از کتاب 1984 نوشته جرج ارول ترجمه سیروس نورآبادی

 

پ ن: جنگ، زوال است. همین.

و زوال یعنی [اضمحلال، افول، انحطاط، انحلال، انقراض، انهدام، بطلان، ستردگی، سقوط، عدم، محو، مرگ، نابودی، نسخ، نقص، نقصان، نیستی، هلاک]

جنگ، همه این هاست...

۰ نظر ۲ موافق ۰ مخالف

الهی و ربی من لی غیرک ؟!

وَ کُنِ اللّٰهُمَّ بِعِزَّتِکَ لِى فِى کُلِّ الْأَحْوالِ رَؤُوفاً ، وَعَلَىَّ فِى جَمِیعِ الْأُمُورِ عَطُوفاً، إِلٰهِى وَرَبِّى مَنْ لِى غَیْرُکَ، أَسْأَلُهُ کَشْفَ ضُرِّى ، وَالنَّظَرَ فِى أَمْرِى؛

 

خدایا! با من در همه احوال مهر ورز و بر من در هر کارم به دیده لطف بنگر. خدایا، پروردگارا، جز تو که را دارم؟ تا برطرف شدن ناراحتی و نظر لطف در کارم را از او درخواست کنم؛

 

۱ نظر ۳ موافق ۰ مخالف

مادر...

 

تا امروز هرگز نتوانسته‌ام جواب این سوال مادرم را بدهم !
او روزهای آخر عمرش از من پرسید :
" اگر دیگر چیزی به یاد نیاورم، می‌توانم بگویم که در این دنیا حضور دارم ؟ "
سوالش همیشه با من ماند ... کاش امروز اینجا بود و به او می‌گفتم :
" مهم نیست تو چیزی به خاطر داشته باشی؛ اگر کسی، حتی یک نفر، نام تو را به یاد داشته باشد و آن را با عشق تکرار کند، یعنی تو در این دنیا حضور داری ... "

 

 

پ ن: تصویر، سکانسی است از فیلم شکستن همزمان بیست استخوان

پ ن2: متن از سالی هپ ورث.

۲ نظر ۲ موافق ۰ مخالف

با اینکه دلگیری ولی خوبی :)

 

اینجا رو با این آهنگ به یاد میارم :)

 

 

 

پ ن: موزیک از رستاک

پ ن2: لوکیشن: شیراز خیابان حافظ.

۰ نظر ۰ موافق ۰ مخالف

شکنجه نمی تواند احساسات آدمی را تغییر دهد!

ذهنش به تله اسکرین کشیده شد و گوش های تیز و همیشه بیدارش که منتظر شکار بود. آن ها شب و روز می توانستند جاسوسی آدم را بکنند، اما اگر آدم مغزش را به کار می انداخت، می توانست به راحتی آن ها را دور بزند. با تمام زرنگی شان، آن ها تاکنون نتوانسته بودند به این راز دست یابند که در ذهن دیگری چه می گذرد. شاید وقتی که آدمی در چنگ آن ها اسیر بود، وضع غیر از این بود. هیچکس نمی دانست در وزارت عشق چه می گذرد، اما می شد گمانه زنی کرد: شکنجه، مواد، ابزار پیچیده برای ثبت واکنش های عصبی،خسته کردن تدریجی آدم ها بر اثر بی خوابی و انزوا و بازجویی های مداوم. به هر حال حقایق را نمی شد پنهان کرد. با بازجویی یا شکنجه می توانستند به حقایق دست یابند، اما اگر هدف فرد به جای زنده ماندن، انسان ماندن باشد، دیگر همه این ها چه فرقی می کند؟بازجویی و شکنجه نمی توانست احساسات آدمی را تغییر دهد، حتی اگر خودش هم می خواست، باز نمی توانست این کار را بکند. می توانستند به کوچک ترین جزییات اعمال و گفته ها و اندیشه های آدمی دست پیدا کنند، اما باطنِ فرد، که عملکردش حتی برای خود او هم اسرارآمیز بود، غیرقابل نفوذ باقی می ماند.

 

 

از کتاب 1984 نوشته جرج ارول ترجمه سیروس نورآبادی

۰ نظر ۱ موافق ۰ مخالف

say it

+با هم بشنویم.

 

دریافت

۱ نظر ۱ موافق ۰ مخالف
الهی!
مرا از دنیا هرچه قسمت کرده ای
به دشمنان خود ده
و هر چه از آخرت قسمت کرده ای
به دوستان خود ده

که مرا تو بسی...
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان