سه شنبه ۲۰ اسفند ۹۸
دریغا روزهایی که بی دلبستگی بگذرند. دریغا بیگانگی. اما آدمیزاد را مگر تاب و توان آن هست که از هرکس و هر چیز بِبُّرد؟ دمی شاید؛ یا روزی و ماهی شاید به اراده چنین کند. اما سرنوشت او چنین نیست پیوند می یابد و می پیوندد. جذب می شود. شوق یگانگی. خود را به دیگری بست می زند. خود را به دیگری می سپرد. خود از آنِ او، او از آنِ خود...
از کتاب کلیدر نوشته محمود دولت آبادی