اینجا کسی است پنهان!

همچون خیال در دل...

در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی..

من اگه مریمِ یه سال پیش بودم، اون روز تا ساعت 12:30 تو ترمینال می موندم و توی دنیای کتابم غرق می شدم تا برسه موعد حرکت اتوبوس. اما این یه سال یاد گرفتم توی هر زمانی هر جایی که بودم از لحظه هام به بهترین نحو استفاده کنم. این شد که اون روز جمعه بعد از اینکه بهم گفتن اتوبوس دربستی گرفته و رفته و باید با اتوبوس ساعت 12:30 برم کرمان، گوشی مو در آوردم و زنگ زدم به دوستای شیرازیم ولی آخه کی ساعت 7:30 صبح جمعه بیداره؟ توقع نابه جایی بود:)) گوگل مپ رو باز کردم و دیدم تا حافظیه 20 دقیقه بیشتر راه نیست، پس رفتم حافظیه :)

 

 

تجربه فوق العاده ای بود. مثل همیشه شلوغ نبود. و به این فکر کردم که چقدر خوبه که ما همچین جاهایی رو توی کشورمون داریم تا دلمون که گرفت بیایم و خلوت کنیم با خودمون. حتی اگه دلمون هم نگرفت میایم کیف می کنیم. طبیعت عالی، معماری عالی، صدای شعر حافظ که از بلند گوها میاد هم که نگم براتون.. برید و کیف کنید:))

 

پ ن: البته بعد از قضیه کرونا و اینا. الان خونه بمونید و مثل من خاطره بازی کنید:))

۰ نظر ۱ موافق ۰ مخالف
الهی!
مرا از دنیا هرچه قسمت کرده ای
به دشمنان خود ده
و هر چه از آخرت قسمت کرده ای
به دوستان خود ده

که مرا تو بسی...
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان