الهی !
تو موسای کلیم را
و هارون عزیز را
نزد فرعونِ ظالمِ کافرِ باغی فرستادی
و گفتی:
سخن با او آهسته و نرم گویید
الهی! این لطف توست با کسی که دعوی خدایی می کند
خود لطف تو چگونه بُوَد با کسی که تو را از میان جان و دل خدمت کند؟
الهی!
لطف و حلمِ تو با کسی که «اَنا رَبُّکُمُ الاَعلی» گوید، این است
پس کسی چه می داند که لطف تو با کسی که «سُبحانَ رَبیَّ الاَعلی» گوید، چگونه است؟*
یا به قول سعدی
باران رحمت بی حسابش همه را رسیده و خوان نعمت بی دریغش همه جا کشیده، پرده ناموس بندگان به گناه فاحش ندارد و وظیفه روزی خواران به خطای منکر نبرد.
ای کریمی که از خزانه غیب
گبر و ترسا وظیفه خور داری
دوستان را کجا کنی محروم
تو که با دشمن این نظر داری
* از کتاب "تو مرا بسی" نیایش های عارفانه از تذکره الاولیای عطار به تصحیح و جمع آوری ایرج شهبازی.[مناجات یحیی بن معاذ]